۱۳۹۰ خرداد ۹, دوشنبه

نامهء سرگشاده به سازمان ملل متحد و سایر سازمانها و کشورهای صلحدوست جهان!!!


از کریم پوپل                                                                                                                                                
نویسنده ویکی پیدیا                                                                                                                                 

                                                                                                       

متن نامه

از آنجائیکه برای جهانیان واضح گردید؛ جنگ 33 ساله در افغانستان توسط خود افغانها سازماندهی نشده، بل کارتل های اقتصادی برای حصول منافع نامشروع و اهداف شوم شان این جنگ تباه کن را راه انداخته  و تا هنوز مدیریت میکنند.ایشان  ازین ملت بیچاره  وکم سواد استفاده و بهره برداری نا جایز سیاسی – اقتصادی و نظامی مینمایند. خونی ترین کشوری که تهدابش بر وحشت و دهشت گذاشته شده است، و همه روزه در قتل افغانها دست دارد؛ پاکستان میباشد.
 این پاکستان است که درسال1354 ( زمان حاکمیت داود خان) جنگ را در پنجشیر براه انداخت.
این پاکستان است که جنگ 33 ساله  را در کشور ما شعله ور ساخته است.
 این پاکستان است که بعد از از بدو تولدش، مردم کشمیر را در خاک وخون کشانیده، امنیت هند کهن( کشور بزرگ دموکراسی) را مختل ساخته است.
این پاکستان است که برای القاعده وطالبان و سایر تند روان بنیاد گرا در خاک خود بهشت برین ساخته و بخاطر اهداف غیر نامشروع ازایشان پاسداری و حمایت میکند.
این پاکستان است که سیر ِ طالبان دهشت افگن و هراست افگن را تا کشور های آسیای میانه توسعه داده است.  هر گام این جنگها  صدها وهزارن پدر را بی اولاد، هزاران طفل را بی پدر و هزاران زن را بی شوهر ساخته و این بی  گناهان  نا امید و بیخبر از همه چیز را زمینگیر میسازد.
 این جنگ اعلان ناشده صدها موسسات عام المنفعه این وطن را به آتش کشیده است، موسسات تعلیمی را میسوزانند تا این ملت همینطور کورو بیسواد باقی بماند. همین اکنون " آی. اس. آی."  پاکستان اطفال پاینتر از سن 15 را پرورش انتحاری داده به کشور ما غرض انتحار نمودن روانه میدارد.
همه جنایات بشری،بر ضد کنواسیونها و میثاقهای پذیرفته شده در سازمان ملل متحد ( فروش اطفال و  زنان، تبدیل اعضای بدن انسان ،قاچاق انسان، مدرسه ها وتعلیمات دهشت افگنی، کاپی کاری غیر قانونی اسناد،  فیلمها ویدوها ادویه جات و  صنایع  مشهوربوده امتیاز قانونی صدها کمپنی خارجی را  غیر قانونی از خود ساخته است. ) همه و همه در پاکستان مرعی الاجرا است.
  باالاثر این جنگ های تحمیلی؛ غربت مرگ ومیردرین کشور تابه سرحد 60فیصد  بالا رفته است و حیات  چندین نسل آینده ما نیز زیر سوال خواهد درآمد.یکی از دلایل واضح اینست که پاکستان پناگاه خطر ناکترین قاتلین و جنایت کاران فراری سایر کشور ها میباشد. از انها صرف بیشتر در جنگ افغانستان و بعدا" کشمیر و سایر نقاط مطمح نظر پاکستان صورت میپذیرد. آیا در جهان نیرویی وجود ندارد که جلو این همه جنایات  تبهکارانهء ضد بشری را سد شود؟ 

بنا"ً فریاد  افغانهای مقیم جهان در دهمین سالگرد صدور قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد افغانستان؛ چنین بلند میشود:
                                                                                                 
 ای سازمان ملل متحد !!! و ای کشورهای جهان !!! باوجودیکه هرشب در تلویزونهای خویش سربریده زنان ومردان واطفال مارا می بیند؛ تخطی و غیر قانونیت را می بینید؛ شما درقرن 21 مشاهده میکنید  که طالبان دوجوان را  که باهم  محبت دارند،  آنهاراسنگسارویا سرشان را با کارد میبرند؟
 چرا مانندلیبیا دربرابر پاکستان وطالبان بنیاد گرا و تروریست عمل نمی نمائید؟  33 سال وحشت و دهشت را کسی نیست که خاموش سازد؟؟ این جنگ، تجارت واقتصاد دهها کشور جهان را مختل ساخته است.آیا این وظیفه شما نیست که  برای آوردن شرایط صلح آمیز و انسانی در افغانستان و منطقه همکاری کنید؟
ما بصراحت بشما اعلان میداریم که این کشور بالاثر جنگهای داخلی وحدت ملی و قدرت دفاعی خودرا از دست داده است. در دفاتر والی ها عملیات انحاری صورت میگیرد؛ مراکز پی آر تی مورد هجوم تروریست ها قرار میگیرد. همه روزه کشتار مردم بیگناه و عساکر خارجی ادامه دارد؛  کسی نیست که جلوای همه عملیات تروریست را بگیرد؟ همه این رویداد های جانکاه بدلیل آن است که منبع دهشت افگنی را شما مسدود نساخته اید.از افغانستان یک مارکیت خون ساخته شده است.آنها میخواهند ما درتحت یوغ طالبان بنیاد گرا و متحجر در پیوند با اندیشه و تفکرات قرون وسطایی زندگی گذرانیم که چنین چیز غیر قابل تحمل بوده وما پذیرا نیستیم. درغیر آن سوال خواهد شد که پس سازمان ملل برای چه است؟
بنا"ً چنین شعار ها را بشما اعلان میداریم:
1- ما دیگر تحمل را از دست داده در آینده نزدیک در کناردروازه شما  به تظاهرات بی پایان  علیه پاکستان آغاز مینماییم تا زمانیکه حرف مارا نشنوید ما از احتجاج دست نخواهیم کشید !

 2 - سازمان ملل یکبار با نمایندگان  روشنفکران داخل افغانستان اروپا وامریکا مجلس را دایر کنند اگراین روشنفکران حکومت را دردست داشته باشند، ما بشما تضمین میدهم که انوقت افغانستان استعداد دفاعی گمشده خودرا باز می یابد. اینها با آوردن دسپلین دولتی وحدت ملی جبری را ببار خواهند اورد وصلح خواهد آمد.                         
 3 - تحریم محاکمه نمودن پاکستان واحتمالاً غیرقانونی ساختن پاکستان به حیث یک دولت عضو س.م.م.؛ تا زمانیکه از هراست افگنی دست نبردارد!

 4- شورای امنیت ملل متحد باید پاکستان را کشور حامی تروریزم اعلام دارد.
5- شورای امنیت بائیست تحقیقات مجدانه رااز رهبران پاکستان بخاطر اغفال جامعهء جهانی و حمایت از اوسامه آغاز نماید!
6- پاکستان باید خونبهای هزار ها شهید در حوادث گونه گون؛ در سرتا سر جهان را بخاطر حمایتش از تروریزم بپردازد!
7- گروهک های جنگجوی تروریست در خاک پاکستان، گروپ های نیابتی استخبارات پاکستان اند. باید مراکز آنان مورد حملات قرارداده شود و بکلی نابود شود!
8- ثابت شد که پاکستان مسئول مستقیم جنگ های تحمیلی سه و نیم دهه اخیر بر افغانستان است؛ لذا به پرداخت تمامی غرامات آنها به افغانستان؛ مکلف میباشد!
باحترام
افغانهای مقیم جهان

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۲, پنجشنبه

استاد سر آهنگ

محمد حسین سرآهنگ از استادان موسیقی افغانستان بود.
او فرزند استاد غلام حسین بود و در سال ۱۳۰۲ خورشیدی در کوچه خوردک واقع در خرابات کابل دیده به جهان گشود. او در جریان دروس ابتدائی مکتب به فراگیری علم موسیقی نزد پدر آغاز کرد. پدرش متوجه استعداد او در موسیقی شد و او را به هند برد تا شاگرد استاد عاشق علی خان بنیانگذار مکتب موسیقی پیتاله گردد. محمد حسین شانزده سال پای درس استاد عاشق علی خان نشست و با گنجینه‌ای از علم موسیقی به وطن باز گشت و از همان آغاز تاسیس رادیو کابل همکار هنری رادیو بود.
در سال ۱۳۲۹ خورشیدی در یک فستیوال بزرگ موسیقی در سینما پامیر شهر کابل شرکت کرد. در این کنسرت که عده‌ای از استادان داخلی و خارجی از جمله استاد قاسم افغان و استاد بره غلام علی خان هندوستانی اشتراک داشتند، محمد حسین درخشید و به اخذ مدال طلا از جانب شاروالی وقت کابل نایل گشت. در همین سال بود که از جانب ریاست مستقل مطبوعات وقت لقب استادی به وی داده شد.
چند سال بعد از آن تاریخ لقب سرآهنگ نیز از جانب دولت به وی اعطا شد. او با گرفتن دعوت‌نامه‌های پیاپی از هند، پاکستان و اتحاد جماهیر شوروی سابق در کنفرانسها و کنسرتهای زیادی اشتراک کرد. در سالهای اخیر در هر سالی دو سه بار به کنفرانها و کنسرتهای خارجی دعوت می‌شد و تا آنجا که برای او مقدر بود در آن برنامه‌ها شرکت می‌کرد. از جمله القاب هنری که استاد سرآهنگ بدانها نایل گشته بود می‌توان اینها را نام برد: «کوه بلند موسیقی» از دانشگاه چندیگر هند، القاب ماستر، داکتر، و پروفیسور موسیقی از دانشگاه کلاکندرا در شهر کلکته، لقب «سر تاج موسیقی» از دانشگاه مرکزی در شهر الله‌آباد هند، لقب «بابای موسیقی» پس از اجرای آخرین کنسرت سال ۱۳۵۷ خورشیدی در دهلی و لقب «شیر موسیقی» در پایان آخرین کنسرتهایش در زمستان سال ۱۳۶۰ خورشیدی از دانشگاه الله‌آباد هند.
در همین سفر اخیر به هند بود که در پی یک حمله شدید قلبی مجبور شد کنسرتهایش را قطع کند و در یک شفاخانه شهر بمبئی بستری شود. دکتوران معالج باو توصیه نموده بودند که نه تنها دیگر آواز نخواند بلکه تا صحت یابی کامل حتی لب به سخن نگشاید. استاد سرآهنگ پس از بهبودی نسبی کنسرتهایش را تمام کرد با دو مدال طلا و نقره و لقب شیر موسیقی بوطن برگشت. بدینگونه تعداد کپها و مدالهایش از بیست عدد تجاوز کرد که می‌توان گفت در تاریخ موسیقی کلاسیک چه در کشور ما و چه در سر زمینهای نیم قاره هند کمتر استادی این همه مدال، اینهمه لقب و این همه جایزه هنری را صاحب شده‌است.

 مرگ

ساعت ۹ صبح روز یکشنبه ۱۶ جوزای ۱۳۶۱ جنازه استاد در حالیکه عده زیادی از مسوولان دولتی از جمله منسوبین وزارت اطلاعات و کلتور، رادیو و تلویزیون حاضر بودند از کلنیک صدری شفاخانه ابن سینا برداشته شد و پس از مراسم تجهیز و تکفین براساس وصیت خودش به گذر خرابات برده شد تا پیر و برنای آن گذر از نزدیک با سر حلقه خراباتیان وداع نمایند. سپس جنازه استاد سرآهنگ در حالی عده بیشماری از دوستان و علاقمندان شان حاضر بودند، از مکرویان برداشته و جهت ادای نماز جنازه به مسجد پل خشتی انتقال یافته سپس در شهدای صالحین به خاک سپرده شد.
گـــــداز درد طـــوفان کرد دست از مـــا بشوی بیـــدل
نبـــرد این سیــل اگـــر امروز فـــردا می‌برد مـــــارا

استاد قاسم افغان

قاسم افغان: درسال ۱۳۰۳ هجری شمسی ۱۸۸۱عیسوی در کوچه خواجه خوردک یا خرابات تولدگردید.پدراستادقاسم افغان استاد ستارجو یکی از موسیقی دانان ایالت کشمیر بود.استاد ستار جو نوازنده دربار امیر عبدالرحمن بود.استاد قاسم افغان درسیزده سالگی به هنر موسیقی روی آورده وازهمین سن در دربار عبدالرحمن خان راه یافت.او به اساس امر امیر غزلی را از کتاب حافظ شیرازی کمپوز نموده در دربار خواند.واین اولین آهنگ او در دربار بود که مورد تشویق قرارگرفت.استاد کتاب بیدل و حافظ را میخواندوازان غزل آهنگ میساخت.استاد خود شعر میسرود و درگفتن شعر کنایه خیلی مشهور بود.استاد در دربارشاه امان اله مقام خیلی زیاد داشت.او مدتی به صفت معلم موسیقی در لیسه حبیبیه ایفای وظیفه نمود. استاد مفتخر به ۳ نشان به نامهای مسرت، یاد گار استقلال، ومطلا گردیده است.درزمان امیر امان اله خان دابس نماینده و سفیر انگلیس در افغانستان بود.استاد روزی به دابس چنین شعری را سرود.
  • مکتب ماست جای استقلال جای -- سبق ماست هوای اسقلال
  • ویا شعر دیگر: میزند چشم کبود تو ناخن به مژگان-- ترسم ای دوست میان من و تو جنگ شود
















استاد قاسم در حال اجرای کنسرت در سفارت انگلیس
استاداز موجودیت حبیب‌الله کلکانی ناراض بود و در دربار حبیب اله نیز شهر های کنایه میخواند. هاشم خان کاکای ظاهر شاه از کنایه گفتن شهر های استاد بتنگ آمده بود.و استاد را چندین بار اخطارداده بود که از امان اله در خواندنهای خود یادنکند.از اینکه استاد شاه امان اله را خیلی دوست داشت از گفتن شعر کنایه دست نبرداشت .استاددرمدت ۵۰ سال عمرش 100 شاگرد تربیه نمود ازجمله استاد نتو ، استاد رحیم بخش، استادمیرزاحسین، وسه پسر او یقوب قاسمی یوسف قاسمی وآصف قاسمی میتوان نام برد که همه اینها با رادیو افغانستان همکاری داشته واهنگهای زیاد از خود بجا گذاشته اند. وحید قاسمی هنرمند مشهور رادیو تلویزیون ملی افغانستان نواسه استاد میباشد.مرحوم استاد قاسم در۲۲سنبله ۱۳۵۲ در شهرکابل وفات یافت وجنازه اش در مقبره شهدای صالحین دفن گردید.

منبع

نوشته عبدال وفا در ارشیف خاوران.